hi
http://drmonicakhanna.in/nearby.php?drive=bvx191ey80vg
mohammad
جستجوی این وبلاگ
۱۳۹۵ شهریور ۱۱, پنجشنبه
۱۳۹۵ خرداد ۲۵, سهشنبه
عجیب
است هیچ چیز عوض نمیشود چند دهه پیش عارف قزوینی به نسیم شمال میتازد و
از جامعه انتقاد میکند و در پایان برای نجات دست به دامن لنین میشود!
و امروز خیلیها برای نجات دست به دامن «ارتش آزادی بخش کاوبویها» هستند:
طبق نوشته های مورخین وروزنامه نگاران در دهه اول ودوم درکشور استبداد
حاکم بوده وکسی توان نوشتن وگفتن سخنی به مخالفت با حکومت را نداشته ولی
عارف قزوینی شعر ذیل را در همان زمان سروده است .
خواندم امروز من نسیم شمال
خوانده نا خوانده کردمش پامال
در دریّات سیّد اشرف را
نامه سر به پا مزخرف را
ای نسیم سحر به استعجال
کن سوالی تو از نسیم شمال
پی تخریب کلّههای عوام
از چه داری تو جدّ وجهد تمام
روزنامه نه خوانچه وخوان است
که در او ماهی و فسنجان است
گوییا ای مدیر خر گردن
منفعت بردهای ز خر کردن
ای خر از این خران چه میخواهی
تو زخود بدتران چه میخواهی
اهل این ملک، بیلجام خرند
به خدا! جمله، خاص وعام، خرند
این همه خر مگر تو را بس نیست
خر چه جویی به غیر خر کس نیست
شاه وکابینه و وزیر خرند
از امیرانش تا فقیر خرند
حشمتالدوله گر کنی باور
هم دروغی مقدس است هم خر
یک چنین خورده داغ باطله نیست
خرتر از این وزیر داخله نیست
گر چه «کش» در زمانه باشد «کش»
هم خراست هم مقدس هم جاکش
کار ایران چه سرخود و یله شد
که کنیزی وزیر مالیه شد
از مقامات عالیه همه خر
برسد تا وزیر مالیه خر
از معارف گرفته تا به علوم
کار یک مشت خر بود معلوم
آن که دارد ریاست وزرا
به خداوند خالق دو سرا!
زین خران جملگی بزرگتر است
میتوان گفت یک طویله خراست
شحنه وشیخ تا عسس همه خر
زن و فرزند و همنفس همه خر
سر بازار تا خیابان خر
شهر و ده، کشور و بیابان خر
از مکلاّش تا معمّم خر
فعله وکارگر مسلّم خر
از معلم گرفته تا شاگرد
عقل ایرانیان بود همه گرد
خانهی داریوش مالامال
روضهخوان است و سیّد و رمال
دسته وسینهزن، علامت، خر
با علامت الی القیامت خر
در کدامین طویلهای از دیر
دیدهای خر به خود زند زنجیر
گر نبودیم ما ز خر خرتر
نشدی کار ما از این بدتر
روسپی در میانهی همه زن
از خریت به فرق خود قمه زن
نیست بالله این عزاداری!
که کنی گریه مردم آزاری
قحبه بیخانمان خانه کنی
دسته در کوچهها روانه کنی
خر به بازار وکوچه بیافسار
جفتهانداز یا اولیالابصار!
مصر چون یوسف است از زندان
شد برون؛ ماند اسیر این ایران!
سر به سر مستقل عراق وعرب
گریه کن بهر بارگاه تو شب
فقط امروز بیکله سرماست
هی بزن نعره کربلا غوغاست
ای.لنین!.ای فرشته رحمت!
کن قدم رنجه زود، بیزحمت
تخم چشم من آشیانهی توست
هین بفرما! که خانه خانه توست
زود این مملکت مسخر کن
بارگیری تو زین همه خر کن
یا خرابش بکن و یا آباد
رحمت حق به امتحان تو باد
اشتراک در:
پستها (Atom)