۱. ابتدا بفهمید رفتار خصمانه یا توهینآمیز به چه رفتاری گفته میشود. نمونهها:
• رفتار پرخاشگرانه یا تهدیدآمیز
• انتقاد مداوم، سرزنش، طعنه یا تحقیر شما، فریاد زدن بر سرتان. استفاده از اینها درمقابل شما، تحقیر اجتماعی
• ارعاب فیزیکی (مثل «آمدن بسمت صورتتان»)
• تخریب وسایل (مثل شکستن چیزها)
• تهدید مستقیم و غیرمستقیم امنیت شما
• خشونت فیزیکی ازجمله هل دادن، ضربه زدن، پرت کردن چیزها به سمتتان، مقاومت دربرابر خواستهتان
• رفتار جنسی خشن یا نادرست
۲. بفهمید که هر اشتباهی هم که کرده باشید و هرچقدر هم که طرف مقابلتان عصبانی باشد، هیچوقت مستحق بدرفتاری احساسی یا غیر آن نیستید. اگر وقتی دیگران رفتار توهینآمیز با شما دارند به خودتان شک دارید یا خودتان را مقصر میدانید، این میتواند دلیل خوبی باشد که نزد مشاور بروید تا علت آن را بفهمید.
۳. عواملی که ممکن است شما را دربرابر بدرفتاری آسیبپذیر کند مثل سابقه آزار کودکی یا اختلال جدی در خانواده؛ تکرار روابط آزار دهنده؛ شرکت در گروههای طردشده که برمبنای نژاد، مذهب، گرایشات جنسی، ناتوانی، ویژگیهای ظاهری مثل وزن و امثال آن هستند.
۴. اجازه بدهید بفهمند که مورد بدرفتاری قرار گرفتهاید. هیچوقت نمیخواهیم باور کنیم که کسی که به او اعتماد داریم با ما بدرفتاری کند، مخصوصاً اگر آن رابطه جوانب مثبتی نیز داشته باشد. درک این مسئله که با شما بدرفتاری میشود، مخصوصاً اگر این آزارها کم باشند یا به تدریج اتفاق بیفتند، میتواند بسیار دشوار باشد.
۵. آگاه باشید که بسیار افراد پرخاشگر فقط با کسانی اینطور رفتار میکنند که به آنها نزدیک هستند. برای بقیه ممکن است افرادی بسیار جذاب و فوقالعاده باشند --و همین ممکن است باعث شود شما تقصیر را به گردن خودتان بیندازید.
۶. غریزه محافظت از خودتان را به کار بگیرید و درک کنید که جلوگیری از آزار و بدرفتاری بیشتر مسئولیت خودتان است. اما قبل از اینکه تصمیم بگیرید چطور پیش بروید، ارزیابی کنید که آیا میتوانید با آن فرد به طور مستقیم برخورد کنید یا خیر:
• وقتی کسی با این فرد برخورد میکند، چه اتفاقی میافتد؟ آیا مسئولیتی قبول میکند یا فقط حالت دفاعی میگیرد و دیگران را به خاطر مشکل مقصر میداند؟
• وقتی با او بخاطر رفتارهای توهینآمیزش برخورد میشود، آیا مشکل را گردن میگیرد یا فقط انکار کرده، توجیه میکند، قربانی را متهم میکند و امثال آن؟
• آیا وقتی با این فرد برخورد میشود، قابلیت این را دارد که بیاندازه خشن شود؟ آیا عصبانیتش از کنترل او خارج میشود؟ اگر اینطور است، آیا این مسئله را مشکل خودش میداند؟
• آیا این فرد تابحال شما را مورد تهدید یا آسیب فیزیکی قرار داده است؟ آیا سابقه خشونت دارد؟ آیا سابقه جزایی و قانونی دارد؟ آیا نوعی اختلال درونی جدی در او مشاهده میکنید؟
• آیا قبلاً برای تغییر کردن قول داده است؟ آیا برای گرفتن کمک از متخصص، حتی با وجود مشکل جدی خود، مقاومت میکند؟
• آیا انگیزهای برای تغییر در او مشاهده میکنید؟
• آیا به موادمخدر یا الکل اعتیاد ندارد؟ آیا مشکل یا بیماری روحی-روانی یا اختلال رفتاری جدی که تحت درمان قرار نگرفته باشد (مثل اعتیاد به قمار، اختلال غذایی و امثال آن) در او مشاهده میکنید؟ ممکن است این مسائل در رفتارهای خصمانه آن فرد موثر بوده و باشد و درنتیجه تازمانیکه تحت درمان تخصصی قرار نگیرد برطرف نخواهد شد.
۷. اگر به نظر میرسد که فردمقابل به نیازها و احساسات شما احترام میگذارد و تمایل دارد که مسئولیت کارهایش را بپذیرد، معمولاً ارزشش را دارد که با او قاطع برخورد کنید. همچنین تصمیم بگیرید که آیا این رابطه به اندازهای برایتان اهمیت دارد که برای اصلاحش انرژی و زمان بگذارید.
۸. اگر تصمیم میگیرید که با آن فرد برخورد کنید، وقت و جای مناسبی برای آن انتخاب کنید و با آرامش برای او توضیح دهید که با فلان رفتار او مشکل دارید. آن رفتار را به طور کامل و بدون انگیزههای مربوط به آن، برایش شرح دهید. اگر سعی کرد آن رفتار را با کاری که شما کردهاید توجیه کند، متذکر شوید که راههای درستی برای ابراز عصبانیت یا بحث کردن درمورد هر مسئله و مشکل وجود دارد. تاکید کنید که بدرفتاری کردن او با شما هیچ توجیه عقلانی را نمیپذیرد. اگر مشکل ادامه پیدا کرد، مسائل را براساس مورد (۶) دوباره ارزیابی کنید.
اگر همچنان احساس میکنید که هنوز کار کردن روی آن فرد ارزشش را دارد، محدودههایی مشخص برای خود تعیین کنید، مثلاً «دیگر هیچ انتقاد درمورد وزنم را نمیپذیرم» و از عواقبی طبیعی برای آن مثل محدود کردن ارتباطتان با او استفاده کنید. سپس، ببینید آیا شروع به قبول مسئولیت رفتارش میکند یا خیر. اگر فرد به بدرفتاریهای خود ادامه داد، تصمیم بگیرید که تا چه زمان میخواهید برای اصلاح او زمان بگذارید.
۹. محافظت از خود دربرابر افراد بدرفتاری که نمیتوانید مستقیماً با آنها برخورد کنید:
• رابطه شما با این فرد اختیاری است یا کسی است که به هیچ طریق نمیتوانید با او برخورد نداشته باشید؟ در مورد دوم، به طور جدی ارتباطاتتان را با او محدود کنید تا فقط در مواردی که واقعاً ضروری هستند با او برخورد داشته باشید. در سایر مواقع، خنثی و بیارتباط با او باشید. اگر آن فرد واقعاً بدرفتار است و برخوردهایی نادرست دارد، او را مثل یک تکه از اسباب و اثاثیه محل بدانید که باید از کنار آنها رد شوید. سعی کنید کمی تغییر ایجاد کنید تا دیگر مجبور به دیدن آن فرد نباشید.
• اگر شدیداً با شما بدرفتاری شده است (مخصوصاً آزار جسمی یا جنسی) میتوانید از پلیس یا شبکههایی که در محلهای مختلف (مثل محلکار) برای شکایات افراد طراحی شده است، استفاده کنید. اگر فرد درنتیجه آن سعی کرد شما را درگیر کند، مثلاً اینکه چرا شکایت کردهاید یا سعی کند که دلتان را به دست آورد، به یاد داشته باشید که هیچ بدهی به او ندارید و اصلاً وارد بازی که شروع کرده است نشوید. آماده باشید که در کمال آرامش بگویید، «اصلاً دوست ندارم درمورد این موضوع حرف بزنم» یا «خواهش میکنم مزاحم نشو».
۱۰. اگر فرد بدرفتار یکی از نزدیکان، اقوام، دوستان یا شریکزندگی شماست، خیلی خوب درمورد اینکه میخواهید رابطهتان با او را ادامه دهید یا نه فکر کنید.
• اگر با فرد موردنظر رابطه احساسی دارید، باید بدانید که مطمئناً به مرور زمان همه چیز بدتر خواهد شد و این رابطه ضربه شدید به اعتمادبهنفستان وارد خواهد کرد. معمولاً لازم است که سریعاً از چنین رابطهای بیرون بیایید و حتی با او دوستی ساده هم نداشته باشید. اگر فرد به تصمیم شما برای قطع رابطه احترام نگذاشت، درمورد اینکه چطور میتوانید از خودتان محافظت کنید، مشاوره بگیرید، رابطه را به طور کل قطع کنید و به هیچ وجه برای شنیدن توضیحاتش هم با او ارتباط برقرار نکنید.
• درمورد دوستان و اقوام میتوانید زیرکانه رابطهتان را محدود کنید. به موقعیتهایی فکر کنید که فرد در آن با شما بدرفتاری می کند و موقعیتهایی که میداند چطور باید رفتار کند، مثلاً:
- برای دیدن دوستی که به الکل اعتیاد دارد، فقط صبحها وقت بگذارید.
- اگر فقط در محیطهای خصوصیتر با شما بدرفتاری میکند، دیدار با او را به رستوران و محیطهای عمومی محدود کنید.
- اگر سابقه این را دارید که وقتی با او در ماشین هستید شروع به بدرفتاری کلامی یا بدتر از آن میکند (مثل رانندگی بیدقت و خطرناک)، همیشه خودتان ماشین ببرید و سوار ماشین او نشوید.
وقتی این محدودیتها را ایجاد کنید، دیگر الزامی برای توضیح «چرا»ی آن ندارید زیرا مطمئناً فقط حالت دفاعی به خود گرفته و احساساتتان را نادیده خواهد گرفت. از هرگونه بحث یا مشاجره با او درمورد محدودیتهایی که ایجاد کردهاید خودداری کنید. با جملاتی مثل «فکر میکنم این روش به نفع من باشد» یا «اصلاً دوست ندارم درمورد این با او بحث کنم» خودتان را برای پاسخ دادن به او آماده کنید.
آماده باشید که آن فرد از محدودیتهایی که برایش تعیین کردهاید ناراحت شود زیرا مجبور خواهد شد فرد دیگری را برای آزار و بدرفتاریهای خود پیدا کند. اگر آن فرد به فشار آوردن به شما و تهدیدتان ادامه داد، یا سعی کرد به شما عذابوجدان بدهد، درمورد اینکه به کل با او ارتباط داشته باشید یا نه دوباره فکر کنید. اگر نمیتوانید از رابطهای که میدانید برایتان مخرب است بیرون بیایید، نزد یک مشاور روانشناس بروید و از او کمک بگیرید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر